به گزارش مشرق، «عباس حاجی نجاری» در یادداشت «روزنامه جوان» نوشت:
تعابیری را که هفته گذشته رئیس محترم جمهور در ضیافت افطاری فعالان اقتصادی در مورد فعالیتهای اقتصادی و سازندگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به کار برد و طی آن اعلام داشت که «ابلاغ سیاستهای اقتصادی اصل ۴۴ برای واگذاری اقتصاد به مردم بود؛ اما بخشی از اقتصاد را که دست دولت بیتفنگ بود، به یک دولت با تفنگ تحویل دادند» را میتوان در زمره ناجوانمردانهترین تعابیری دانست که نسبت به خدمات سازندگی سپاه پاسداران در طول خدمات این نهاد مطرح شده و آن هم توسط مسئول محترمی است که خود شاید بیشترین اطلاع را نسبت به چرایی ضرورت ورود سپاه به عرصه فعالیتهای سازندگی داشته باشد.
ورود سپاه به عرصه فعالیتهای سازندگی و کمک به ساخت زیرساختها و امکانات تخریب شده کشور به سالهای پس از جنگ و در دوران دولت آقای هاشمی رفسنجانی باز میگردد. در آن سالها به رغم نیاز شدید کشور به سازندگی و عدم آمادگی شرکتهای خارجی برای کمک به ایران و عدم توانایی و یا صلاحیت شرکتهای داخلی برای به دوش گرفتن بار ایجاد و ساخت مراکز صنعتی و تأسیسات زیربنایی کشور، منجر به واگذاری بخشی از این مسئولیت به سپاه گردید که بعدها در قالب قرارگاه سازندگی فعالیتهای خود را سازمان داد، در شرایطی که همان زمان هم به دلیل استهلاک ماشینآلات و درگیر شدن نیروهای کلیدی در پروژهها، انتقاداتی نیز نسبت به ورود مجموعههای مهندسی سپاه که تجربیات گرانقدری را نیز در دوران جنگ کسب کرده بودند مطرح بود، ولی براساس تدابیر و ضرورتهای کشور، منافع آن شاید بیش از پیامدهای منفی آن بود و به همین دلیل سپاه همچون دیگر عرصههای حساس انقلاب و مبتنی بر مأموریت خود در دفاع از انقلاب و دستاوردهای آن این مسئولیت را نیز پذیرا شد.
طی سالهای اخیر بهرهگیری از این ظرفیت سبب شد که بخش عمدهای از راهبردهای دشمنان جهت به زانو در آوردن کشور مبتنی بر سناریوی تحریمهای فلجکننده اقتصادی خنثی شد و سپاه توانست با بردوش گرفتن این مسئولیت، عملاً دشمنان نظام اسلامی را که با تحریمهای خود در پی ناکارآمدسازی و تسلیم ایران بودند، مأیوس و متحیر سازد که در این زمینه میتوان، به صدها پروژه سنگینی اشاره کرد که فازهای جدید پارس جنوبی، پالایشگاه ستاره خلیج فارس و ساخت چندین سد و ... تنها گوشههایی از آن است.
در مورد فازهای پارس جنوبی ورود قرارگاه خاتم پس از آن صورت گرفت که با آغاز دور جدید تحریمها در اواسط دهه ۸۰، چند شرکت خارجی (توتال، هیوندای و ...» پروژهها را نیمهکاره رها و عملاً کارها را متوقف کردند، اما با قبول مسئولیت توسط قرارگاه که در بعضی از این پروژهها انجام صفر تا صد آن بود، کارنامه موفق قرارگاه نه تنها سبب شد که راهبرد دشمن در تحریم به شکست برسد، بلکه نیازهای اساسی کشور در تأمین و صدور گاز و فرآوردههای آن نیز تأمین و به اشتغال کشور نیز کمک شد و در عین حال نه سرمایه خارجی وارد شد که کشور بدهکار آن باشد و ارزش افزوده این سرمایهگذاری و تولید نیز در خود کشور باقی ماند و درهمین راستا نیز صدها شرکت داخلی در تکمیل پروژهها به کار گرفته شدند و این در حالی است که سپاه برای اجرای بسیاری از این پروژهها که مربوط به سالهای قبل است اکنون هزاران میلیارد از دولت طلبکار است.
اما جالبتر این است که بهره سیاسی از اجرا و راهاندازی این پروژهها را که خیلی از آنها در دوران دولتهای نهم و دهم آغاز و بخش اعظم آن در گذشته صورت گرفته بود، دولت یازدهم برد که مراسم نمادین افتتاح آنها در ایام انتخابات صورت گرفت، بدون آنکه نامی از قرارگاه و یا دولت قبل برده شود و جالب آن بود که در آغاز دولت یازدهم هنگامی که وزیر محترم نفت وعده آغاز همکاری شرکتهای کرهای و فرانسوی در تکمیل پروژههای پارس جنوبی را داد و به همین دلیل حتی فعالیتهای شرکتهای قرارگاه را به سمت تعطیلی برد، این اتفاق نه تنها نیفتاد، بلکه شرکت توتال هم که بعد از برجام اندکی فعالیت خود را آغاز کرده بود با تهدید دوباره امریکاییها عقب کشید و البته تفاوتش این بود که اطلاعات مراکز نفتی و صنعتی ما را که در اختیار گرفته بود به رقیب جنوبی ما تحویل داد که البته وزیر محترم نفت نیز نتوانست آن را انکار کند و نسبت به بدعهدی این شرکت واکنش نشان داد.
اما درمورد اظهارات اخیر رئیسجمهور به چند نکته دیگر میتوان اشاره کرد:
۱ ـ بهرهگیری از این واژهها و تعابیر نسبت به سپاه که متأسفانه به گونهای هم مطرح شد که «کف زدن حضار» در جلسه را هم در پی داشت، در حالی است که رئیسجمهور و معاون اول و دیگر مسئولان دولت یازدهم بارها بر نقش سازندگی سپاه اذعان کردهاند که به طور نمونه میتوان به سخنان آقای جهانگیری در ۲۲ آذر ۹۵ در همایش مدیران و مسئولان قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا(ص) اشاره کرد که گفته بود «قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا در زمینه ایجاد اشتغال و رشد و شکوفایی اقتصادی میتواند نقش مؤثری داشته باشد، زیرا این مجموعه عظیم طرحهایی از جمله راهاندازی فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی، احداث قطار سریعالسیر قم ـ اصفهان و طرحهای عظیم آبی را در کارنامهاش دارد.»
۲ ـ معطوف کردن بخشی از واگذاریها تحت عنوان «دولت با تفنگ» در حالی است که واگذاری اندکی که در قالب سیاستهای اصل ۴۴ به سپاه صورت گرفته تنها مربوط به معدود فعالیتهایی است که به لحاظ امنیتی امکان واگذاری آن به دیگران نبوده و قطعاً آقای روحانی به دلیل مسئولیت در شورای عالی امنیت ملی از آن مطلع است، اما آیا ایشان همین تعابیر و واژهها را در مورد واگذاریها به بخشهای دولتی و یا نیمه دولتی نظیر تأمین اجتماعی به کار میبرند و این در حالی است که بخش اصلی واگذاریها به قرارگاه در قالب رد دیون است.
۳ ـ قرارگاه با توجه به ظرفیت و توان خود نه تنها رقیب بخش خصوصی نبوده، بلکه در قالب پذیرش و اجرای پروژههای بزرگ که بخش خصوصی قادر به پذیرش و اجرای آن نبوده، توانسته است صدها شرکت خصوصی و کوچکتر را به کار گیرد.
۴ ـ ریشه تقابل اینچنینی با فعالیتهای اقتصادی سپاه، به رغم اینکه بهرهگیری اصلی آن دست خود دولت بوده است را شاید بتوان معطوف به عرصههای دیگر فعالیتهای سپاه، در حوزههای اطلاعاتی و امنیتی دانست که شاید مجال ذکر آن در این یادداشت نباشد، چراکه در این عرصهها مجموعههای اطلاعاتی و امنیتی سپاه در بروندههای مختلفی به عنوان ضابط قوه قضائیه عمل کردهاند که البته شاید دولت را بر آن خوش نیاید و البته اگر این فهرستها منتشر شود، دیگر ابهامی در چرایی این هجمهها باقی نمیماند.
۵ ـ برخلاف بخش خصوصی که در پی سودآوری است و طبعاً در پذیرش پروژهها ملاحظه منافع مادی و تضمین تحقق آن را دارد و به همین دلیل نه حاضر است نسیهکار کند و نه سرمایه خود را در فعالیتهای واجد ریسکهای بزرگ به کار گیرد، اما فعالیتهای سپاه اقتصادی و انتفاعی نیست، بلکه حضور در عرصههایی است که خنثیکننده راهبردهای دشمن بر فشار اقتصادی یا سازندگی یا محرومیتزدایی از بخشهای محروم کشور است.
۶ ـ و در نکته آخر به نقل این جمله فرمانده کل سپاه بسنده میشود که: «در شرایطی که ملت ایران بیش از هر زمان دیگری به فداکاری سربازان و اقتدار تفنگها و موشکهایش نیاز دارد، هجمه غیر منصفانه به سپاه اهداف دیگری را به ذهن متبادر میکند که فقط برای حفظ وحدت درباره آن سکوت میکنیم.»